ترکیه در میان دانشجویان ایرانی به دنبال چیست؟

 

منبع: تبریز نیوز

سالار سیف الدینی

 

در جهان امروز هر کشوری تلاش دارد به هر روشی فرهنگ و رسوم خود را به جهان و کشورهای دیگر عرضه کند و حتی در صورت امکان از این راه سود مادی و اقتصادی از برای خود دست و پا نماید.اما کمتر موردی یافت می شود که دولتی از بودجه رسمی خود، از برای سرمایه گذاری برنامه ریزی شده جهت ایجاد جنبش های جدایی طلبانه میان ملت کشوری دیگر هزینه کند به ویژه اگر آن کشور، کشوری باشد همسایه و نیرومند که توانایی دفاع از مرزهای و یکپارچگی سرزمینی خود را دارد.

دولت های دموکراتیک نه تنها برای ایجاد یا تقویت حرکت های جدایی خواهانه یا تروریستی در سایر مناطق از بودجه رسمی خود استفاده نمی کنند بلکه با آینده نگری سیاستمدارانه ای همواره هزینه های چنین سرمایه گذاری هایی را از منابع غیر رسمی(اگر نیاز باشد) به طوری که هیچگاه در اسناد و مدارک دولتی ثبت نشود تامین می نمایند. (یکی از این طرق استفاده از درآمدهای حاصل از مواد مخدر می باشد)

در این میان ترکیه شاید از نادر کشورهایی است که جهت سرمایه گذاری برنامه ریزی شده و با اهداف از پیش تعیین شده بر روی جوانان دانشجوی ایرانی سرمایه گذاری هایی انجام می دهد و البته این برنامه ریزی نیز هیچگاه پنهان و غیر رسمی نبوده و نیست و از چشم دولتمردان ما نیز به دور نمی باشد.

دانشگاه های ترکیه زیر نظر مستقیم دولتشان برای هر دانشجوی ایرانی که محل تولدش در شناسنامه یکی از شهرهای آذربایجان قید شده باشد تسهیلات باور نکردنی را پیش بینی کرده اند که بی شک هر آذربایجانی را به خشم می آورد.همه دانشجویان یا جوانانی که دستکم یکبار شرایط دانشگاه های جهان را برای ادامه آموزش های دانشگاهی بررسی کرده اند می دانند که این کشور چه یارانه هایی برای ایرانیانی که ملیت خود را در برگه های ثبت نام یا درخواست، انکار کنند قایل می شود.

برای نمونه در شهریه ی دانشجوی ایرانی که در آذربایجان متولد شده،دو سوم تخفیف اعمال خواهد شد اگر وی در برگه ی ثبت نام ملیت خود را به جای ایرانی،ترک! قید نماید.افزون بر این هزینه های دیگری چون هزینه کتاب،خوراک،کاغذ و مانند این ها از سوی دولت ترکیه تامین می شود به شرط اینکه فرد پس از قید ملیت ترک در برگه معرفی تعهد کند که پس از اتمام آموزش به ایران بازخواهد گشت !؟

به این ترتیب اگر شما یک آذری باشید و بخواهید در دانشگاه آنکارا یا استانبول و... ثبت نام نمایید با پذیرش شرایط پیشنهاد شده از سوی دانشگاه می توانید ملیت خود را به قیمت مناسبی به معرض خرید و فروش بگذارید و با شرکت در چند برنامه سیاسی که از سوی سیاستگذاران میت(سازمان استخبارات ملی ترکیه) تهیه شده،پس از اتمام تحصیلات به ایران برگردید و در جهت حفظ منافع دولت آنکارا در ایران فعالیت نمایید.

ملاحظه می کنید که دولت ترکیه با توسل به چه لطایف الحیلی در صدد است برای خود مزدورانی از مردمان کشوری دیگر دست و پا کند. این برنامه سال هاست که در حال اجرا میباشد و شاید نقطه اوج آن شرط بازگشت دانشجوی خریداری شده به کشورش باشد که البته شرط زیرکانه ای است.در واقع تنظیم کنندگان این پروژه در این صدد نیستند که با استفاده سیاسی از کسانی که بر رویشان سرمایه گذاری کرده اند در خود ترکیه از ایشان مهره هایی سوخته بسازند.بلکه با حفظ اسرار آنان و پرورش به اصطلاح نخبه در کشورشان مایل اند که دست آموزانشان به ایران بازگردند و قسمت اصلی پروژه از این نقطه آغاز می شود... .

شاید در آغاز چنین به نظر برسد که کمتر کسی دیده شده است که در ترکیه درس خوانده و از این بورس ها استفاده نموده ولی چنین برنامه های دراز مدتی سال ها بعد نتیجه خود را نشان خواهد داد و البته نباید پنداشت که ماموران حرفه ای میت از دخالت در امور چنین دانشجویانی غافل اند.بی شک این احتمال همچون بسیاری دیگر به ذهن آنان نیز رسوخ کرده است که ممکن است فردی برای استفاده های مادی و گذرا وارد چنین پروژه ای شود ولی پس از اتمام آموزش و بازگشت به ایران برای منافع ترکیه _به اصطلاح عامیانه_ تره هم خورد نکند.به همین دلیل حتما برنامه هایی برای پاگیر کردن و وابسته نمودن "کیس ها" ی خود طرح ریزی کرده اند و به علاوه احتمال گرایش کسی که سالها در کشوری دیگر از تسهیلات دولتی استفاده نموده و زیر بمباران تبلبغاتی محسوس و نامحسوس دستگاه های تبلیغاتی آن کشور بوده است بسیار بالاست.از این گذشته بی گمان چنین برنامه ای نه از سوی وزارت فرهنگ بلکه از سوی سازمان اطلاعات و امنیت ترکیه پیشنهاد و یا دستکم پیگری می شود.پس نباید چندان به این موضوع خوش بین بود.حتی اگر ترک ها نتوانند در طول چند سال تعداد اندک شماری از دانشجویان ایرانی را با توسل به این روش به سوی برنامه های پان ترکیستی خود جذب کنند،به هیچ وجه صورت مسئله پاک نخواهد نشد.اصل مسئله از این قرار است که رژیم ترکیه برنامه های نامحسوس ولی رسمی ِ و پیش بینی شده ای را برای جذب اتباع ایران و استفاده از آنان جهت تهدید منافع ملی ما در دستور کار خود دارد.بگذریم از این که در اجرای این برنامه ها تا چه حد می تواند موفق باشد و کسی که به ملیت خود جهت کسب منافع مادی ناچیز پشت کرده تا چه اندازه می تواند مورد وثوق دولتی دیگر باشد...؟

بسیاری از کارشناسان برنامه های رمانتیک دولت آنکارا جهت ساختن جهانی به اصطلاح ترک در خاورمیانه را همواره به ریشخند گرفته اند چرا که این کشور در حل مسائل قومی خود با مشکلات جدی روبرو است و سالانه میلیون ها دلار برای حفظ استان های کرد نشین هزینه می کند.نشست های زنجیره ای کشورهای ترک زبان همواره با حضور مترجم برگزار می شود !!! و بازار اقتصادی هیچکدام از کشورهای آسیای میانه در تصاحب ترکیه نیست.از سوی دیگر ترکیه با گردآورن مردمانی با هویت به واقع غیرترکی(مانند آذری ها و ...) و درون کردن این افراد به جامعه ی چند قومی خود بحران اجتماعی کشورش را بیشتر میکند.هم اکنون کردها از یک سو،علوی ها از سوی دیگر و اقلیت هایی چون لاز و عرب و آلبانیایی تبار و چرکس در این کشور زندگی می کنند و همواره از ملیت گرایی ترکی بیزار بوده اند.در کنار همه ی این موارد شهروندان به شدت مذهبی این کشور نیز از بدنه ی رژیم سیاسی ترکیه که خود را با هویتی ترکی،لائیک و اروپاگرا تعریف میکند فاصله ها دارند.بحران حجاب در این کشور مردم را به دو گروه متمایز کرده و به فاصله ها و چندپاره گی ها صدمه زده است.

همه ی اینها در حالیست که حتی خود مردم آذربایجان نیز همواره از ترک ها آسیب دیده اند و ترک ها دشمنی تاریخی خود را با آذربایجانی ها به کرات ثابت کرده اند.نمونه بارز این مسئله کشتارهای مصیبت باری است که لشکر عثمانی در دوران صفویه از مردم آذربایجان به عمل آورده و ده ها هزار انسان ایرانی را به سیاه روزی دچار کردند،همه این موارد تاریخی نشان دهنده دشنه ای است که در آستین دولت نوین ترک ها بر علیه آذربایجانی ها پنهان شده است.اصولا مردم آذربایجان نه از نظر تاریخی ترکند و نه از نظر نژادی و فرهنگی . D.N.A خونی شان به تمامی آرین است نه ترک.اگر کارشناسان میت با استفاده از عوامل فرهنگی خود درصدد اند مردم این ناحیه را ترک جلوه دهند نیز تنها میتواند ریشه در مصالح سیاسی داشته باشد.چرا که همین مردم صدها سال از سوی همان دولت کشتار شده و اند و نوامیس شان مورد تعرض قرار گرفته و در بازارهای صوفیه و ... به فروش رفته است.اگر چند سده پیشتر ترکها نتوانسند مردم آذربایجان را از طریق کشتار و ایلغار و یغما شکست داده و از این طریق کل ایران را مورد ترکتازی قرار دهند،امروز می خواهند از طریق فریفتن این مردم و ترک کردن آنها هم کینه های تاریخی را پیاده کنند و هم با استفاده از همین دشمن دیرین از سایر ایرانیان انتقام بگیرند.

با این حال سرمایه گذاری های بلند مدت ترکیه بر روی جوانان ایرانی به ویژه دانشجویان ادامه دارد. شروط بنیادین این برنامه یعنی قید ملیت ترک در برگه های رسمی از سوی اتباع ایرانی نشان دهنده ی این واقعیت است که این پروژه تنها یک بورس تحصیلی ساده نیست بلکه نیات شومی پشت پرده ی این مسائل وجود دارد. با کمال تاسف باید گفت که مسئولان وزارت خارجه ی جمهوری اسلامی ایران و مسئولان سفارت ایران در ترکیه تا امروز فقط نظاره گر این بازی ها و دسیسه ها بوده اند و تا کنون هیچ واکنش رسمی به این مسئله نشان نداده اند و هیچ نوع اقدامات پیشگیرانه و تنبیهی نیز برای کسانیکه وارد چنین پروژه ای می شوند ، پیش بینی نشده است و این موضوع خشم ناسیونالیست های ایرانی را به شدت بر می انگیزد.از دید ناسیونالیست های ایرانی سیاست خارجی بخشی از سیاست ملی است و در یک تعریف ساده می توان وجود دولت را صرفا به خاطر اعمال سیاست خارجی تعبیر کرد.(نک : سهراب اعظم زنگنه،پان ایرانیست ها چه می گویند،1379) در چنین مواردی است که یک سیاست خارجی پویا و ملی می تواند تکلیف دولت هایی که تا دیروز یا موجودیتی نداشتند و یا موجودیت شان زیر سایه ایران و حمایت ایران از آنها تعریف میشد،روشن کند و با اتمام حجت با چنین دولی غرور ملی ایرانیان را به بازی نگیرد.

هر چند دیگر امیدی به تحقق ایده پان تورانیسم (که در سده سده نوزده از سوی خاورشناسان غربی و یهودی تبار همانند لئون کوهن و آرمینیوس وامبری به برخی سیاستمداران ترک تزریق شد) وجود ندارد ولی این قضیه و موارد مشابه آن نشان دهنده دشمنی کینه توزانه ای است که دولت ترک نسبت به ملت ایران احساس می کند و پس از جنگ ایران و عراق و به هم خوردن توازن های منطقه ای فرصت بروز آن را یافته است.اما دیگر وقت آن رسیده است که ترکها باور کنند که امپراتوری عثمانی وجود ندارد و از بین رفته.باید باور کنند که نبایستی در عوض از دست دادن سرزمین های امپراتوری در اروپای شرقی جبران مافات را در زمین های غرب و میانی آسیا بجویند.این مناطق حوزه نفوذ فرهنگی ایران و بخشی از فلات ایران بشمار می روند.ترکیه بایستی بپذیرد که بازیهای سیاسی را در جنگ جهانی نخست با ورق سوخته و تقلبی پان ترکیسم باخت و با توسل مجدد به این برگ فاسد نمی تواند پیروز هیچ میدانی باشد.

متاسفانه روشنفکران و روزنامه نگاران ما چه در درون مرز و چه در برون مرز چنان گفتار روز مرّگی و مسائل دیگر شده اند که از توجه به این مسائلی همانند این موضوعات غافل اند.در نتیجه پایه های تئوریک باورهایشان نیز روبروز یا پوسیده می شود و یا اکتسابی.جامعه ی سیاسی ما نیازمند محفل های سیاسی و فرهنگی است که خود مستقلا گفتمان های جدیدی را تهیه و عرضه کند در این میان نبایستی از مسائل منطقه ای غافل بود و دچار روزمرّگی سیاسی گردید.توجه به مسائل ملی و فرهنگ ملی یکی از این مقوله هاست که نیازمند بررسی و توجه بیشتری می باشد

 

 

 

 

 

 

 



 

© Copyright 2007-2018 Political Articles. All rights reserved