موضوع جنگ با ایران در کانون توجهات

نوشته موریل میراک- وایسباخ

 28 سپتامبر 2007

پليتيكال آرتيكلز: EIR: جنگی که دیک چنی علیه ایران طراحی کرده دوباره در دستور کار قرار گرفته است و کسانی که می گویند چنین طرحی وجود ندارد یا کورند یا خود در آن مشارکت دارند. صف آرایی نظامی چنان که میشل خوسودوفسکی در نشریه گلوبال ریسرچ اشاره کرده در حال شکل گیری است و این از جزئیاتی مانند تأکید بر بودجه نظامی توسط پرزیدنت بوش و مشاورش دیک چنی، مشخص است.

این وضعیت را اظهارات البرادعی نیز تأیید می کند. او در 11 سپتامبر در جلسه اعضای آژانس اتمی بین المللی علیه بیانیة مشترک آمریکا و انگلیس موضع گرفت و از جلسه معترضانه خارج شد و به صراحت تأکید کرد که روش آژانس در مورد ایران بهترین راه است و امکان موفقیت دارد. 

گزارش رئیس آژانس حاکی از یک توافق اخیر میان ایران و آژانس است که مطابق آن چهارچوبی برای حل همة مسائل مربوط به این پرونده و مختومه شدن آن در نظر گرفته شده است. البرادعی تأکید کرده که این اولین بار است که ایران طرحی را پذیرفته تا تمام محل های هسته ای خود را در یک محدودة زمانی به آژانس معرفی کند. وی از یک مهلت دوگانه یاد کرد بدین معنی که در طی تعلیق غنی سازی از سوی ایران، تحریم های سازمان ملل علیه ایران نیز معلق شود.

علی اصغر سلطانیه در 12 سپتامبر گزارش اخیر البرادعی را گام مثبت مهمی دانست و از کشورهایی که فضای مثبت ایجاد شده میان ایران و آژانس را زیر سؤال می برند انتقاد کرد که منظورش انگلیس و آمریکا بودند. توافق میان ایران و آژانس موجب بر هم خوردن تعادل آنهایی شد که می گفتند چون ایران در پی تسلیحات اتمی است پس باید به طریق نظامی مانع آن شد.

البرادعی پس از جلسة آژانس به خبرنگاران گفت هیچ دلیلی برای عملیات نظامی علیه ایران وجود ندارد. اما در همین حال نیتی برای حمله به ایران به طور مشخص وجود داشته است. در 17 سپتامبر البرادعی به مطبوعات گفت استفاده از زور زمانی موجه است که دیگر گزینه ها مؤثر نباشند و ما اکنون در چنان شرایطی نیستیم و من امیدوارم همه از اتفاقی که در عراق افتاد درس گرفته باشیم. او تأکید کرد که باید منتظر ثمر دادن توافقات به عمل آمده با تهران بود. و البته او زمان مشخصی را هم اعلام کرد و گفت طی ماه های نوامبر و دسامبر ما خواهیم دید که ایران در وعده های خود پابرجاست یا نه.   

 

جنگ طلبان جهان، متحد شوید

در پی ناکام ماندن جنگ طلبان در اجلاس وین، به منظور همراه کردن اعضای آژانس برای اعمال فشار بیشتر بر ایران بوش اعلام کرد اجلاسی در 21 سپتامبر برای بررسی اعمال تحریم های بیشتر علیه ایران برگزار خواهد کرد. این اجلاس با حضور اعضای دائم شورای امنیت برگزار خواهد شد. 

در همین حال، طبل جنگ پرصداتر شد. در 15 و 16 سپتامبر رسانه های بریتانیایی مداوماً به علل وقوع جنگ در جنوب غرب آسیا پرداختند. از ساندی ابزرور گرفته تا ساندی تایمز این پیام را منتقل می کردند که رئیس جمهور بوش جنگ با ایران را تدارک می بیند. تیتر اول ساندی ابزرور این بود: «زمان برای جلوگیری از جنگ با ایران بسیار کم است». این خبر چنین کامل می شد که پنتاگون 2000 هدف را در ایران مشخص کرده است و چنی کمیته ای را برای بررسی چگونگی استفاده از بمب های تخریبگر مکان های هسته ای ایران راه انداخته است. در 16 سپتامبر پاریس در صدر اخبار قرار گرفت و وزیر خارجة فرانسه گفت باید خود را برای جنگ با ایران آماده کند. رئیس جمهور سارکوزی هم که از دیدار با بوش برگشته بود به پایتخت های اروپایی این پیام را فرستاد که بوش گفته جنگ با ایران اجتناب ناپذیر است. در گزارش درز کردة سازمان امنیت فرانسه هم در تأیید گفته های کوشنر آمده بود که جنگ با ایران قریب الوقوع است. این گزارش مبتنی بر اطلاعات یک افسر سیا بود که از فشار لابی اسرائیلی در پنتاگون و کاخ سفید برای حمله به ایران خبر می داد. همچنین به ادعای این گزارش جت های آنتونف در اوکراین و بلاروس آماده می شدند تا در جا به جایی تسلیحات مورد نیاز از عراق، اسیای مرکزی و جیبوتی به پایگاه دیه گو گارسیا در اقیانوس هند مشارکت کنند. همین منبع از حضور هواپیماهای استیلث در پایگاه قطری آمریکا خبر می داد.

اظهارات کوشنر مورد انتقادات فراوانی قرار گرفت. وزیر خارجه روسیه تأکید کرد بمباران ایران بدترین کار ممکن است که تبعات غیرقابل پیش بینی خواهد داشت و مسئله هسته ای ایران راه حل نظامی ندارد. با این حال لاوروف هشدار داد که گزارش هایی از احتمال عملیات نظامی علیه ایران دریافت کرده است. وزیر خارجه چین نیز گفت ما نباید دیگران را به عملیات نظامی تهدید کنیم.

اما از سوی دیگر، کاندولیزا رایس در یک سفر دوره ای به منظور آرام کردن مسلمانان برای تدارک حمله به ایران، بر یافتن راهی دیپلماتیک تأکید کرد. وی در پاسخ به اظهارات البرادعی گفت آژانس کارکرد دیپلماتیک ندارد بلکه یک مرجع فنی است. وی تأکید کرد ما همگی به دنبال پیروزی دیپلماسی هستیم اما رئیس جمهور همة گزینه ها را روی میز خود دارد.

 

بازگشت به طرح

زمینه سازی برای جنگ جدید، بر این پایه است که نیروهای آمریکایی در عراق به واسطة فعالیت ایران متحمل تلفات می شوند. بنابر این سناریوی هالیوودی، ایران به عراق اسلحه و به ویژه مواد منفجره، می فرستد تا آمریکایی ها مورد حمله و کشتار قرار بگیرند و نیز به نیروهای شبه نظامی شیعی در عراق آموزش می دهد تا با نیروهای خارجی بجنگند. هر کسی که در کله اش مغز داشته باشد یا حتی بخشی از مغزش موجود باشد، دست کم با مراجعه به اینترنت و بررسی اطلاعات و اخبار در می یابد که چنین ادعاهایی یک جریان معمول و رایج تبلیغاتی است.

دیک چنی در رأس کسانی است که این تبلیغات را پیش می برند. وی در 14 سپتامبر در یک سخنرانی در گراند راپیدز در میشیگان با حرارت بسیار علیه تروریست های اسلامی سخن گفت و ادعا کرد که آنان در پی برپایی امپراتوری خود از اسپانیا تا اندونزی هستند و «بنا بر این لازم است ما با تروریسم در هر کجا و همواره مبارزه کنیم». در راستای گشودن جبهه ای جدید، «نیروهای متحد در عراق باید علیه افراط گرایانی که از سوی ایران حمایت می شوند دست به عملیات بزنند». در همان روز چنی خستگی ناپذیر در مرکز فرماندهی عملیات ویژه در پایگاه هوایی مکدایل در فلوریدا از روی یک متن از پیش آماده گفت دولت هایی که از تروریست ها حمایت می کنند در کشتار سربازان بی گناه شریک جرم هستند و باید به حسابشان رسید. منظور وی ایران بود.

بوش و چنی نوک حمله خود را متوجه سپاه پاسداران ایران که دارای نیرویی به نام قدس است کردند. آخرین گزارش ها حاکی از این است که این دو - بوش و چنی - قصد دارند نام سپاه پاسداران را در فهرست سازمان های تروریست قرار دهند. آنها می گویند این امر برای ایجاد امکان اعمال تحریم های تجاری بر شرکت های وابسته به سپاه است اما کاملاً آشکار است که هدف، تدارک زمینه های لازم برای حملة پیشگیرانه به این نیرو در عراق یا داخل ایران است.

این در واقع یک سناریوی جدید است. ژنرال کوین برگر از وسی چنی به عراق اعزام شد تا مدارک و شواهدی دال بر ارسال سلاح از سوی ایران به داخل عراق جمع آوری کند. این اقدام توسط ژنرال پتراوس و نیز سفیر آمریکا در عراق رایان کروکر حمایت شد و در نتیجه گزارش مورد نظر چنی و بوش تهیه و در 11 سپتامبر به کنگره ارائه گردید.

در این حال، حملات تبلیغاتی به مقتدا صدر و نوری مالکی تشدید شد. هدف چنی این بود که کاندیدای مورد نظر خود را به نخست وزیری برساند: ایاد علاوی. اما مالکی از سوی رهبر شیعیان عراق، آیت الله سیستانی حمایت می شود. نقش آیت الله سیستانی بسیار حیاتی است. وی از آغاز مسئلة عراق از انتخابات دمکراتیک حمایت کرد با این امید که دولت برآمده از چنین انتخاباتی به اشغال کشور پایان دهد. نوری مالکی بعد از مذاکره با آیت الله سیستانی تأکید کرد که شهرهای مذهبی و مقدس باید عاری از سلاح باشند و امنیت آنها توسط ارتش عراق حفظ گردد. این موقعی بود که کربلا و نجف مورد حملات تروریستی واقع شده بودند. ایرانیان معتقد بودند که این حملات نه توسط عراقی ها بلکه توسط عوامل غیرعراقی صورت گرفته. آنها بر این تأکید می کردند که در این حملات بدون تردید مجاهدین خلق دست داشته اند. این سازمان اکنون تحت حمایت آمریکاست.

در مجموع، اطلاعات ضد و نقیضی که مداوماً منتشر می شوند و بخصوص بر حمایت ایران از شیعیان داخل عراق تأکید می شود، نشانگر آماده کردن زمینه برای حمله نظامی به ایران است.

تقابل نظامی با ایران گام به گام پیش می رود. وال استرست ژورنال در 10 سپتامبر اعلام کرد آمریکا یک پایگاه نظامی نزدیک مرز ایران و عراق ایجاد می کند تا از ورود سلاح به داخل عراق جلوگیری به عمل آورد. در 16 سپتامبر اعلام شد که ژنرال پتراوس به لندن سفر کرده تا راجع به این پروژه با گوردون براون و مقامات دیگر انگلیس صحبت کند.   

 

شاخة زیتون از نوع ایرانی

در مقابل این تدارکات جنگی، ایران برای پرهیز از تقابل نظامی، دیپلمات هایش را به کشورهای کلیدی همچون روسیه و چین اعزام کرده است. در 7 سپتامبر، هاشمی رفسنجانی به ریاست مجلس خبرگان انتخاب شد. منابع ایرانی می گویند رفسنجانی مورد حمایت کامل آیت الله خامنه ای است. در همین حال، از سوی رهبر عالی ایران، محمدعلی جعفری به فرماندهی سپاه منصوب شد. او در اولین مصاحبة خود گفت سپاه پاسداران آماده مقابله با تهدیدات است.       

 

 

 

 

 

 



 

© Copyright 2007-2018 Political Articles. All rights reserved