آيتالله روحالله خميني
نوشته: مايكل روبين
دائرهالمعارف بينالمللي علوم اجتماعي «مكميلان»
24 مهر 86
ترجمه سعيد استادرضا
آيتالله خميني رهبر ايران بود. او در 24 سپتامبر 1902 در غرب
ايران، در شهر خمين و در خانوادهاي روحاني متولد شد. پدرش
مصطفي هنگامي كه خميني 5 ماهه بود توسط راهزنان بقتل رسيد.
برادر بزرگتر او سيد مرتضي (كه بعدها به نام آيتالله پسنديده
شناخته شد) مسئوليت آموزش خميني را بعد از مرگ مادرشان در 1918
به عهده گرفت.
خميني در 19 سالگي به اراك رفت، و زير نظر آيتالله عبدالكريم
حائري، عالم و پژوهشگر معروف اسلامي، به فراگیری علوم دینی
پرداخت. خميني در سالهاي بعدي در مدرسه فيضيه (دانشگاهي
مذهبي) از حائري پیروی ميكرد. او در آن جا خود را در اخلاق و
فلسفة ديني مطرح ساخت. به محض اتمام تحصيلات، خميني فلسفة
اسلامي و فقه را آموخت. پس از مرگ حائري در سال 1937، او به
نيابت آيتالله بروجردي يكي از اولياي برجسته شيعي زمان رسيد.
اقامت خميني در قم همزمان بود با به قدرت رسيدن رضاخان، كه با
در اختيار گرفتن قدرت، از نفوذ روحانیون کاست.
در 1932 خمینی با دختر يك روحانی برجسته تهراني ازدواج كرد و
صاحب هفت فرزند شد كه پنج فرزند وي زندهاند. هر دو پسرش در
شرايط اسرارآميزي فوت كردند: پسر بزرگش مصطفي در سال 1977 در
نجف و پسر جوانترش احمد، در سال 1995 در تهران. خميني
اولينرسالهاش را درباره فلسفة ديني در سن بيست و هفت سالگي
منتشر كرد. شهرت وي به عنوان يك آموزگار فقه (فقه اسلامي) بين
1940 و 1950 افزايش يافت. او نخستين كتابش را – كشف الاسرار –
در رد رسالة ضدديني با نفوذي كه چندين سال قبل منتشر شده بود،
نوشت.
خميني در 1962 بعد از مخالفت علني با برنامة اصلاحات ارضي، حق
رأي زنان، و قانوني كه فعالیت اقليت مذهبي بهايي را رسمیت
میبخشید، در سطح ملی معروف شد. او در بيان و خطابه ماهر بود و
اپوزیسیونی را شامل روحانیون سنتی، ملیون، و مردم تهیدست شکل
داد. بهخاطر مخالفت با دولت در 5 ژوئن 1963، به دستور شاه
دستگير شد، اما پس از مدت كوتاهي به خاطر فشار مردمي آزاد
گردید. وي مجدداً در 4 نوامبر 1964 دستگير شد و شاه او را به
تركيه، جايي كه راه خود را براي نجف هموار ساخت، تبعيد کرد.
در مدت تبعيد در عراق، خميني كتاب «حكومت اسلامي»، كه طرح كلي
نظریه ولايت فقيهاش بود را نوشت و در آن نقش اپوزیسیون شيعی
در رهبري مذهبی را مورد توجه قرار داد. پيروان خميني تعداد
زيادي نوارهای سخنراني وي را به ايران وارد ميكردند.
در 7 ژانويه 1978 و پس از پرسش يكي از مطبوعات دولتي دربارة
تمایلات جنسي و ميهنپرستي خميني اعتراضات جوانه زد. آتش
گشودن پليس به سوي مردم، شروع و آغاز رشد تظاهرات بود. در
اكتبر 1978، خميني به فرانسه رفت و در آنجا ملاقات كنندگان
ايراني و جرايد غربي را به حضور پذيرفت. شاه در 16 ژانويه 1979
از ايران فرار كرد و در 1 فوريه 1979 خميني به ايران بازگشت و
2 ماه بعد جمهوري اسلامي را اعلام كرد. به عنوان رئیس عالی
(رهبر)، و بر خلاف بحران گروگانهای آمریکایی و جنگ ايران و
عراق، او انقلاب فرهنگي و تجميع قدرت از طریق يك رشته
پاكسازيهاي خونين را آغاز کرد. خميني در 4 ژوئن 1989 مرد.
مايكل روبين پژوهشگر مقيم موسسه آمريكن اينترپرايز ميباشد
|