شبکه های نهانی در ایران: حلقۀ سردار سرلشگر قاسم سلیمانی

 

علی آلفونه

 

رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیت الله علی خامنه ای، در 4 بهمن 1389 سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، را به مقام سرلشگری، که پس از جنگ ایران و عراق تا کنون بالاترین درجه نظامی در سپاه پاسداران است،  ارتقا داد. چنان که در شمارۀ نخست از این سلسله مقالات گفته شد، سردار سلیمانی درجات نظامی سپاه را پله پله پیمود و نه یک باره. گر چه پیشینۀ شخصی و حرفه ای او و تسلط طالبان بر افغانستان در دهۀ 1360 در پیشرفت شغلی سردار سلیمانی نقش بسزایی داشته ولی شبکۀ ارتباطی وی را نیز نباید از نظر دور داشت. این مقاله به شناسایی اعضای این شبکه در درون و بیرون از سپاه پاسداران می پردازد و نیز نشان می دهد که نوسان های شغلیِ اعضای این شبکه معرف میزان اقتدار سردار سلیمانی در جمهوری اسلامی است.

 

نکته های اصلی این مقاله:

- دو نامه پرده از وجود حلقۀ سردار سلیمانی بر می دارند.

- حلقۀ سردار سلیمانی از دوران جنگ ایران و عراق در داخل سپاه پاسداران قدرت یافته اند.

- با پیگیریِ فراز و نشیب های موقعیت شغلی این افراد می توان به میزان قدرت سردار سلیمانی در جمهوری اسلامی پی برد.

 

از مهر 1376 تا پایان جنگ عراق در سال 1367، سردار سلیمانی در جبهۀ جنوب مستقر بود. لشگر 41 ثارالله، به فرماندهی وی، در بیشتر عملیات های عمدۀ نظامی شرکت داشت و او با همۀ فرماندهان مهم سپاه در تماس روزانه بود. سردار سلیمانی این ارتباطها را پس از جنگ، به هنگام ریاست بر سپاه کرمان، و بعد از انتصابش به فرماندهی سپاه قدس نیز حفظ کرد. بر این اساس این مقاله معتقد است حلقۀ فرماندهانی که در دورۀ جنگ هشت ساله پیرامون سردار سلیمانی گرد آمده اند نقشی مهم تر از دیگر شبکه های ارتباطاتی سردار سلیمانی بازی می کنند.

 

البته گستردگی شبکۀ فرماندهان دوران هشت سالۀ جنگ تحلیل آن را دشوار می کند. بازسازی چارت سازمانی رده های فرماندهی سپاه در دوران جنگ و پس از آن از فرصت این مقاله خارج است. از این گذشته، وجود ارتباط میان سردار سلیمانی و شمار بسیاری از فرماندهان عالی رتبۀ سپاه به معنای نفی رقابت های سرسختانه، دسته بندی ها، و خصومت های تمام عیار میان آنها نیست. بنا بر این، باید پیوسته در جست و جوی مدارک معتبری در بارۀ وابستگی های جناحیِ سردار سلیمانی در درون سپاه باشیم.

 

شبکۀ سردار سلیمانی در درون سپاه پاسداران

این مقاله به بررسی دو نامۀ سیاسی می پردازد که به امضای سردار سلیمانی و شماری از فرماندهان سپاه رسیده و شبکۀ سردار سلیمانی را تا حدودی معرفی می کند. نخستین آنها نامه ای است سرگشاده به امضای سی و چهار تن از فرماندهان سپاه که پس از استعفای سردار محسن رضایی، که همزمان با دور اول ریاست جمهوری محمد خاتمی بود، منتشر شد. فرماندهان سپاه در این نامه خدا را سپاس گفته اند که فرصت آن را داشته اند که "نزدیک به دو دهه در رکاب محسن رضایی شاگردی و سربازی کنند"، و تأکید کرده اند که او هم مورد علاقۀ آیت الله العظمی روح الله خمینی بوده و هم مورد علاقۀ آیت الله علی خامنه ای.

 

این نامه در واقع اعتراض قاطعی بود به برکناری سردار رضایی .سردار رضایی در کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری حجت الاسلام محمد خاتمی از وی انتقاد کرده بود و فرماندهان سپاه برکناری او را از چشم خاتمی می دیدند. نامۀ دوم که به امضای گروهی از فرماندهان سپاه در سال 1378 منتشر شد دولت اقای خاتمی را تهدید می کند که اگر دانشجویان معترض را سرکوب نکند خود وارد عمل خواهند شد (به پیوست نسخه انگلیسی نگاه کنید).

 

از آنجا که امضای سردار سلیمانی پای هر دو نامه هست، شاید بهترین راه برای شناسایی شبکۀ او رسم دو دایرۀ هم محور باشد. بر پایۀ این مدل، فرماندهانی که هر دو نامه را امضا کرده اند و نامشان در دایرۀ درونی آمده اعضای شبکۀ سردار سلیمانی هستند و فرماندهانی که فقط یکی از نامه ها را امضا کرده اند و در دایرۀ بیرونی آمده اند کسانی هستند که گرچه با سردار سلیمانی روابطی دارند ولی جزء شبکۀ نزدیک او نیستند (به شکل 1 نگاه کنید).

 

حلقۀ درونی شامل بیست و یک امضاست که نام فرماندهان عالی رتبۀ فعلی سپاه نیز در آن دیده می شود؛ مانند سرداران سپاه محمدعلی عزیزجعفری، فرماندۀ کل سپاه؛ علی فدوی، فرمانده نیروی دریایی سپاه؛ علی فضلی، معاون بسیج؛ و اسماعیل قاآنی، معاون سردار سلیمانی در سپاه قدس. دوازده تن از اینان فرمانده لشگر دوران جنگ بوده اند که مهم ترین مخرج مشترک آنها به نظر می رسد. سه تن دیگر فرمانده قرارگاه، سه تن فرمانده اطلاعات و دوتن معاون عملیات بوده اند. به جز یعقوب زهدی که روشن نیست در سالهای جنگ با عراق چه مقامی داشته، بقیۀ اعضای این حلقه درگیر اداره روزانه جنگ بوده اند (به پیوست نسخه انگلیسی نگاه کنید).

 

ترکیب اعضای حلقۀ بیرونیِ شبکۀ ارتباطی سردار سلیمانی بسیار متفاوت است. از میان شانزده عضو این حلقه، چهار نفر فرمانده عالی رتبۀ جنگ ایران و عراق اند از جمله سرداران سپاه محمود احمدپور، جانشین وزیر سپاه؛ علی شمخانی، فرمانده نیروی زمینی سپاه؛ حسین علوی، فرمانده نیروی دریایی؛ و اکبر غمخوار، فرمانده لجستیک. دو تن از آنها فرمانده لشگرند، یک تن جانشین فرمانده لشگر است، و یک تن نیز فرمانده گردان. در حلقۀ بیرونی فرمانده قرارگاه وجود ندارد ولی افرادی از رده هایی کمی پایین تر از آن به چشم می خورند: یک جانشین لجستیک، یک جانشین عملیات، و یک جانشین اطلاعات. این حلقه همچنین شامل سه فرمانده نیروی دریایی سپاه است. اینکه مهدی ربیعی و یزدان [مؤید نیا] در دوران جنگ چه مسئولیت هایی در سپاه داشته اند مشخص نیست (به پیوست نسخه انگلیسی نگاه کنید).

 

با مقایسۀ مشاغل نظامی اعضای دو حلقۀ درونی و بیرونی شبکۀ سلیمانی در می یابیم که رتبۀ افسران عضو حلقۀ بیرونی در زمان جنگ اندکی بالاتر از اعضای حلقۀ درونی بوده است؛ ولی اکنون همگی، به استثنای سردار حسین سلامی جانشین فرمانده سپاه، یا در مراکز تحقیقاتی گوناگون سپاه به کار تحقیق و مطالعه مشغولند یا به تجارت رو آورده اند. از سوی دیگر، گرچه رتبۀ نظامی سلیمانی و دیگر افراد حلقۀ درونی در دوران جنگ اندکی پایین تر بوده ولی امروز مقام های بالای سپاه را در اختیار دارند. این تغییر موقعیت ها شاید گویای این باشد که اعضای این گروه یکدیگر را در دستیابی به رده های بالای فرماندهی کمک کرده اند (به پیوست نسخه انگلیسی نگاه کنید).

 

این نکتۀ مهمی است، چون ما را نه تنها در فهم قدرت امروز سردار سلیمانی بلکه در پیش بینی و تحلیل تغییرات احتمالی آینده در میزان قدرت او نیز کمک می کند. اگر موفقیت سردار سلیمانی بسته به موفقیت اعضای شبکه او باشد نوسان در موقعیت های هر یک از آنان راهنمای خوبی برای ارزیابی میزان نفوذ اوست. علاوه بر این، شبکۀ او شاید همان جناح مسلط در سپاه پاسداران باشد که مسئول تصمیم گیری ها و تعیین خطی مشی ها در این نهاد و احتمالاً در کل جمهوری اسلامی ایران است. با  تحلیل روش مند گفته ها و اندیشه های این افراد می توانیم دست کم افکار راهبردی مسلط در درون سپاه را بهتر بشناسیم.

 

سردار سلیمانی و آیت الله رفسنجانی

هرچند سردار سلیمانی و رئیس جمهور پیشین ایران، آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی، هر دو از استان کرمانند ولی در منابع عمومی موجود نشانی از ارتباط قدیمی بین آنها نیست. اشاره ای هم به رابطۀ سردار سلیمانی با روحانیان انقلابی کرمان مانند دکتر محمدجواد باهنر، آیت الله محمدعلی موحدی کرمانی، و آیت الله یحیی جعفری نشده است. به احتمال زیاد، سردار سلیمانی و آیت الله رفسنجانی تا پیش از جنگ ایران و عراق رابطه ای با هم نداشته اند. بر پایۀ خاطرات چاپ شدۀ آیت الله رفسنجانی، او و سردار سلیمانی در طول زمان جنگ دو نشست و یک گفت و گوی تلفنی با هم داشته اند: در 4 خرداد 1365، سرداران سلیمانی، شمخانی، محمدباقر قالیباف، فرمانده وقت لشگر 5 نصر، و تعداد زیاد دیگری از فرماندهان سپاه "گزارش تلخ عقب نشینی ها" را در اختیار آیت الله رفسنجانی که  در آن هنگام فرمانده نیروهای مسلح بود قرارداده اند؛ در 12 آذر 1366، آیت الله رفسنجانی و سردار سلیمانی تلفنی " در بارۀ عملیات آینده" حرف زده اند؛ و در 26 آذر 1366، آیت الله رفسنجانی در نشستی با شرکت همۀ فرماندهان ردۀ بالای سپاه، از جمله سردار سلیمانی، در بارۀ اشغال شبه جزیرۀ فاو که می توانست بصره را در تیررس نیروهای ایران قرار دهد گفت و گو کرده است.

 

گفت و گوی تلفنی سردار سلیمانی و آیت الله رفسنجانی در 12 آذر 1366 دارای اهمیت است چون سردار سلیمانی به احتمال زیاد در این تماس تلفنی مخالفت خود را با نقشۀ سردار رضایی در بارۀ اشغال فاو، که آیت الله رفسنجانی در خاطرات خود از آن به عنوان "عملیات آینده" یاد کرده است، با او در میان گذاشته است. سه روز بعد، سردار سلیمانی - که تا حدودی مطمئن شده بوده آیت الله رفسنجانی را قانع کرده- و سردار احمد کاظمی، فرمانده لشگر 8 نجف، در سمینار برنامه ریزی های جنگ که به ریاست سردار رضایی برگزار شده بود با نقشۀ فرمانده سپاه در حمله به فاو مخالفت کردند. البته وقتی آیت الله رفسنجانی برای بررسی نقشۀ عملیات فاو به جبهه رفت سردار سلیمانی و کاظمی حرفی نزدند و مخالفتی نشان ندادند، و با اینکه آیت الله رفسنجانی از همۀ فرماندهان خواست که اگر مخالف این عملیات هستند نقشۀ جنگی دیگری ارائه کنند این دو همچنان سکوت اختیار کردند. ولی  پس از ضد حمله های عراق که ثابت کرد حمله به فاو یک فاجعه برای نیروهای ایران بود سردار سلیمانی علناً سردار رضایی را متهم کرد که نقشۀ جنگیِ درستی نداشته؛ انتقادی که واکنش سخت سردار یحیی رحیم صفوی، جانشین وقت نیروی زمینی سپاه، را در پی داشت. پس از جنگ ایران و عراق سردار سلیمانی فرمانده سپاه کرمان شد که نشان می دهد ارتباط نزدیکی با آیت الله رفسنجانی نداشته.

 

سردار سلیمانی و آقای احمدی نژاد

ارتباطات سردار سلیمانی با آقای احمدی نژاد و مشاوران نزدیکش چون آقای مجتبی ثمره هاشمی ثمره و آقای اسفندیار رحیم مشایی نیز شاید از دلایل قدرت گرفتن او در سپاه و در کل حکومت جمهوری اسلامی باشد. سردار سلیمانی پس از انتخابات مناقشه آمیز ریاست جمهوری در 8 تیر 1388 در سخنرانیی برای پیشکسوتان جنگ ایران و عراق سرسختانه از نظام دفاع کرد.

 

سردار سلیمانی خیلی پیشتر از اینها و از همان سال  1358، که با یک گردان نامنظم برای سرکوب جدایی طلبان کرد به مهاباد در آذربایجان غربی اعزام شده بود می توانسته با آقایان احمدی نژاد و ثمره هاشمی ارتباط کاری برقرار کند. در آن سال آقای احمدی نژاد و آقای ثمره هاشمی از مشاوران استاندار کردستان، همسایۀ استان آذربایجان غربی، بودند. آقایان ثمره هاشمی و احمدی نژاد در عکسی از آن دوران در کنار هم در کردستان دیده می شوند. ولی با اینکه آقای ثمره هاشمی نیز از استان کرمان است به نظر نمی آید که پیش از انقلاب سردار سلیمانی را می شناخته. آقای رحیم مشایی، سرپرست نهاد ریاست جمهوری، نیز در سال 1358 در کردستان خدمت می کرده. در واقع این او بود که واحد اطلاعات استانداری کردستان را پایه گذاری کرد.مشارکت سردار سلیمانی و مثلث آقایان احمدی نژاد/ثمره هاشمی/ مشایی در سرکوب کردستان در سال 1358 نشان از همکاری دراز مدت این چهار نفر است.

 

سردار سلیمانی و آیت الله خامنه ای

گرچه ده ها سال است که آیت الله خامنه ای رابطه ای نزدیک با سردار سلیمانی دارد ولی تشخیص نوع این رابطه آسان نیست. آیت الله خامنه ای معمولاً پس از شهادت قهرمانان جنگ از آنها تعریف و تمجید می کند ولی در مورد سردار سلیمانی استثنا قائل شده. به گفتۀ او: سردار سلیمانی "کسی است که در جبهه های جنگ بارها تا مرز شهادت رفته و امروز شهید زندۀ انقلاب است". در یکی از عکس های نایاب دوران جنگ، سردار سلیمانی را می بینیم که افتخار یافته در طرف راست آیت الله خامنه ای بیشیند در حالی که سردار رضایی با اینکه فرمانده وقت سپاه بوده در طرف چپش نشسته است. پیش از انتصاب سردار سلیمانی به مقام جدیدش عکسهای او با آیت الله خامنه ای در وب سایت های طرفدار حکومت دست به دست می چرخید.

 

آغاز رابطۀ سردار سلیمانی و آیت الله خامنه ای شاید به سال 1356 برسد. سردار سلیمانی در ماه رمضان این سال به مراسم سخنرانی انقلابی حجت الاسلام رضا کامیاب رفته است. حجت الاسلام کامیاب پس از انقلاب به عنوان یکی از نمایندگان استان زادگاهش، خراسان، وارد مجلس شد، ولی  اندکی بعد به دست سازمان مجاهدین خلق به قتل رسید. دورۀ ارتباط آقای سلیمانی جوان و حجت الاسلام کامیاب گرچه کوتاه بوده ولی شاید توانسته باشد وسیله ای برای آغاز مهمترین ارتباط زندگی او شود؛ از این رو که حجت الاسلام کامیاب در حوزۀ علمیه شاگرد روحانی خراسانی دیگری بود: سید علی خامنه ای. از این گذشته، آیت الله خامنه ای در سال 1356 مدتی به حال تبعید در جیرفت کرمان زندگی کرده بود. ولی تا شواهد بیشتری از ارتباط میان این دو در آن سال ها به دست نیاید نمی توان به آسانی به عمق و اهمیت رابطه شخصی سردار سلیمانی و آیت الله خامنه ای پی برد. خیلی مهم است که بدانیم این رابطه چه نقشی در قدرت گرفتن سردار سلیمانی در سپاه داشته و آیا با فوت آیت الله خامنه ای یا کنار رفتنش از صحنۀ سیاست موقعیت سردار سلیمانی نیز در خطر خواهد افتاد یا نه.

 

نتیجه گیری

ناممکن بودن دسترسی آزاد به اطلاعات در جمهوری اسلامی، بویژه در مورد سپاه پاسداران، بررسیِ روند ارتقاء فرماندهان سپاه و مطالعۀ دسته بندی های سیاسی در این نهاد را دشوار کرده است. با این همه، زندگی نامه ها و خاطرات و خبر های موجود در منابعِ قابل دسترسی، مانند دو نامۀ منتشر شدۀ فرماندهان سپاه، اطلاعات بسیار ارزشمندی برای بررسی موقعیت این افسران در اختیار ما می گذارند. در خصوص سردار سلیمانی، عدم دسترسی به اطلاعات، نمی گذارد چگونگی رابطۀ قدیمی میان او و آیت الله خامنه ای از سویی و میان او و مثلث آقایان  احمدی نژاد/ ثمره/ مشایی را از سوی دیگر به آسانی ترسیم کنیم. این محدودیت ها همچنین برآورد میزان  تأثیر این روابط بر زندگی حرفه ای سردار سلیمانی را دشوار می کند. با اینکه سردار سلیمانی در اواخر جنگ ایران و عراق با آیت الله رفسنجانی  همسو شد ولی در منابع موجود نشانی از رابطۀ ریشه دار میان این دو به چشم نمی خورد. در نتیجه، این مقاله معتقد است که شبکۀ سردار سلیمانی در داخل سپاه کارسازترین عامل قدرت گرفتن او در سپاه است. درک این نکته برای برآورد میزان تأثیرگذاری سردار سلیمانی در جمهوری اسلامی بسیار مهم است. با اینکه منابع موجود برای شناخت سردار سلیمانی ناکافی است ولی افت و خیزها و نوسان هایی که در موقعیت های اعضای شبکۀ او در درون سپاه پیش می آید راهنمای خوبی برای تشخیص موفقیت یا عدم موفقیت اوست و ابزار سودمندی است برای اندازه گیری میزان نفوذ او در سپاه پاسداران و در کل نظام جمهوری اسلامی

 

به نقل از نشریه چشم انداز خاورمیانه

 

 

 

 

 

 

 

 



 

© Copyright 2007-2018 Political Articles. All rights reserved